هشت صبح

ساخت وبلاگ

دموکراسی های شکننده و افغانستان دموکراتیک


دموکراسی را می توان بزرگترین دست آورد بشر در عرصه ی مدیریت قدرت سیاسی خواند. فراگیرشدن مبتنی بر معقولیت این نظام، باعث برافتادن بسیاری از قدرت های سیاسی دیکتاتور در کشورهای مختلف جهان شده است. تا اکنون مطالبات زیادی برای دموکراتیک کردن نظام سیاسی از طرف شهروندان کشورهای مختلف مطرح شده است. در بسا موارد شاهد مؤفقیت های برخاسته از این مطالبات بر نظام های سیاسی اقتدارگرا و غیر دموکراتیک بوده ایم. خاورمیانه تازه ترین نمونه ی این مطالبات، اما با دموکراسی ناکام می باشد. روند جهانی شدن بر روند رشد و گسترش دموکراسی خواهی تأثیرات چشم گیری گذاشته و ارتباطات وسیع جهان شمول، بنیاد بسیاری از نگاه های تک قطبی به موضوع قدرت را متزلزل کرده است. امروز بسیاری از کشورهای مهم در عرصه ی قدرت های سیاسی و اقتصادی جهان که روزی دموکراسی را تاکتیک دشمن در برابر خود تعبیر می کردند، بر تعریف شان از دموکراسی تجدید نظر کرده اند و در تلاش اند تا وضعیت سیاسی و اجتماعی خود را دموکراتیک جلوه داده، بسیاری از دیدگاه های خود را در عرصه ی تعاملات سیاسی و اقتصادی بین المللی، دموکراتیک بسازند. این تعدیل در نگرش کشورها نسبت به دموکراسی، نشان از عمق ترس خواست های دموکراتیک شهروندان کشورها است. کشورها به درستی درک کرده اند که بدون برگرداندن قدرت سیاسی به منابع اولیه ی آن که همانا شهروندان می باشند، پیش رفت در عرصه های مختلف مملکتی، شکننده و بی ثبات خواهد بود. بر این اساس، کشورها در اقتدارگرا ترین و تک قطبی ترین حالت سیاسی بر دموکراسی تأکید دارند و بسیاری از کشورهای به شدت اقتدارگرا رویکردشان را نسبت به نحوه ی مدیریت قدرت سیاسی و اقتصادی تعدیل کرده اند.

Oslash;sup2;Ucirc;ŒOslash;uml;Oslash;sect;Oslash;sup3;Oslash;sect;Oslash;sup2;

امروز دموکراسی تمام کشورهای جهان اول را مدیریت می کند و کشور های جهان دوم هم ادعاهای دموکراتیک بودن با رویکرد خاص خودشان را دارند. با آن هم بعضی از کشورهای جهان دوم با سیستم تک حزبی مدیریت می شوند و دست یافتن اوپوزیسیون به قدرت سیاسی بسیار مشکل است. به تعریف رابرت دال در کتاب حاکمیت چند نفر: <<دموکراسی به رژیم هایی گفته می شود که انتخابات برگزار کنند و اوپوزیسیون شانسی -هرچند اندک- برای برنده شدن داشته باشد. در غیر آن شکی در دیکتاتوری بودن آن نیست.>> این نوع تعریف از دموکراسی هرچند تقلیل گرایانه است و بدون شک ابعاد دیگری برای دموکراسی وجود دارد که می شود بعد از انتخابات و در جریان حاکمیت برنده، آن را حیاتی دانست. اما رابرت دال با این تعریف از نحوه ی تعیین کننده گی مردم در عرصه ی انتقال قدرت سیاسی که در دموکراسی ها تنها منبع تعیین کننده خوانده می شود، سخن می گوید. اما دموکراسی در بعضی از کشورهای جهان دومی کمی از این جهت با مشکل مواجه است، این کشورها یا به لحاظ حزبی تک قطبی اند و یا حاکمیت سیاسی، به لحاظ نفوذ دیرینه ی خود فرصت رفتن اپوزیسیون به قدرت سیاسی را گرفته است، یا هم اوپوزیسیون در این کشورها به نحوی سرکوب شده است. دموکراسی در جهان سوم و کشورهای توسعه نیافته هنوز با مشکلات جدی و اولیه ی خود روبه رو است. حاکمیت دموکراسی در کشورهایی که اخلاق سیاسی حاکم هنوز دیکتاتورانه است و سیاستگران آن در میان ارزش های نوین و سنتی قدم می زنند و یا هم به تعبیر دیگر در میان ذهنی به شدت با گرایش دیکتاتوری و قوانین دموکراتیک، آسیب پذیرتر از کشورهای جهان دوم است. من آن را دموکراسی بی ثبات یا شکننده نامیده ام.

افغانستان در میان کشورهای جهان سومی، از کشورهایی است که دموکراسی در محیط سیاسی- اقتصادی آن جوان ترین رویکرد سیاسی شمرده می شود. رویکردی که مخالفین به شدت محافظه کار را در برابر خود دارد. جامعه ی محافظه کار افغانستان با نهادینه شدن مواردی که امروز شکل ارزشی یافته است، به صورت جدی در برابر ارزش های مدرن مقاومت کرده، آن ها را به چالش می کشد. در حالی که پانزده سال از حاکمیت دموکراسی در افغانستان می گذرد، نیو محافظه کاران (یا محافظه کاران جدید) دیگری در برابر دموکراسی با ارزش های تقابل زایی که گرایش های ضد دموکراسی دارند، در حال شکل گیری اند. از این رو، نیاز است تا شکننده بودن دموکراسی را در افغانستان جدی بگیریم و دموکراسی را به عنوان یک ارزش نوین نهادمند کنیم. راه رسیدن به محوری که بتواند برای همه قابل توجیه باشد، تنها دموکراسی و ارزش هایی است که این مفهوم آن را با خود حمل می کند. از این رو، برای استحکام دموکراسی و نهادینه ساختن ارزش های آن کارهای جدی نیاز است.

هیچ نظامی بدون پایه های مستحکم، به حیات خود ادامه داداه نمی تواند و نظامی شکننده خواهد بود. دموکراسی در افغانستان هم از چنین حالتی برخوردار است. یکی از مشکلات دموکراسی در افغانستان، نبود نهادهای قوی دموکراتیک است. هرچند از لحاظ قانونی این نهادها شکل یافته است، اما از لحاظ کارکرد و استحکام به صورت جدی آسیب پذیری های ویژه ی خود را دارد. یکی از نهادهایی که اعتبار اولیه برای دموکراسی شمرده می شود، نهادهای انتخاباتی است. این که به چه میزانی این نهاد ها رسالت، استقلالیت، شفافیت و بی طرفی خود را جهت اطمینان رأی شهروندان انجام می دهند و با کدام مکانیسم آن را عملی می سازند، برای سرنوشت دموکراسی حیاتی است. دموکراسی با رأی شهروندان زنده است و تنها کلید تعیین کننده برای انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی رأیی است که شهروندان به صندوق ها می ریزند، از این جهت، نهادهای انتخاباتی بنیادی ترین بخش دموکراسی است. کمیسیون مستقل انتخابات در افغانستان بنیادی ترین بخش مسئولیت را در تداوم دموکراسی با خود حمل می کند. این نهاد هم می تواند برای شهروندان نسبت به دموکراسی اطمینان به وجود آورد و هم عامل بحران و بی اعتمادی در عرصه ی سیاسی شود. ما تجربه ی تلخ بحران برخاسته از انتخابات را در کشور داریم. کمیسیون مستقل انتخابات اگر مورد باز بینی جدی قرار نگیرد و به شکلی عیار نشود که همه ی جوانب سیاسی نسبت به عملکرد آن مطمئن شوند، دموکراسی شکننده ی افغانستان با تهدید جدی مواجه خواهد شد. نهادهای حقوق بشری و جامعه ی مدنی نیز از مهم ترین بخش ها برای تداوم و گسترش دموکراسی است. شاهرگی که می تواند با قلب دموکراسی مرتبط باشد، همین نهادهای مدافع حقوق بشر و جامعه ی مدنی است که متأسفانه در افغانستان بی نهایت ضعیف و شکسته می باشد. دموکراسی بدون حقوق بشر و نظارت جامعه ی مدنی، روندی دیکتاتوری با تنها نام دموکراسی است. بحث سومی در مورد نهادهایی که نبود آن، دموکراسی کشور را با شکننده گی مواجه می سازد، احزاب سیاسی با برنامه های واضح سیاسی و ملی است. احزاب سیاسی در افغانستان به صورت جدی در گیرودار رقابت ها و مسایل قومی اند. قومی سازی احزاب سیاسی باعث قطب بندی های قومی در سیاست می شود که بر اساس تجارب افغانستان و مطالعات تاریخ سیاسی کشورهای مدرن و توسعه یافته، نتایج آن تخریب کننده بوده است. بر اساس ضعف این نهادها است که عمر دموکراسی در افغانستان با میزان مخاطرات شکننده گی آن رابطه ی مستقیم بر قرار کرده است. دموکراسی در افغانستان شکننده گی های جدی خاص خود را دارد اما حکومت می تواند با تقویت نهادهای حیات بخش برای دموکراسی، آن را متداوم کرده و امیدها را نسبت به آن افزایش بدهد. در این عرصه، نحوه ی عملکرد و میزان جدیت دولت در برابر حفظ و تقویت دموکراسی و ارزش های آن، حیاتی به نظر می رسد.

دومین شاخصی که دموکراسی را با شکننده گی مواجه می کند، نبود اقتصاد توسعه یافته است. به گفته ی سیمور مارتین لیپست: <<به هر میزانی که کشور به لحاظ اقتصادی بهتر عمل کند، به همان میزان بقای دموکراسی در آن بیشتر است.>> دانشمندانی که رابطه ی بقای دموکراسی و اقتصاد را مطالعه کرده اند، بیشتر به این باور اند که بحران اقتصادی یکی از جدی ترین تهدیدات برای ثبات نظام های دموکراتیک است، برعکس رشد اقتصادی عامل زنده ماندن دموکراسی هاست. بر این اساس، افغانستان با میزان بلند نیروی بی کار و اقتصاد مبتنی بر کمک های جهانی باید آخرین تلاش های خود را برای بقای دموکراسی به کار بگیرد.

اقتصاد مافیایی و موجودیت فساد گسترده ی اداری در کشور، هر روز دموکراسی نو پای کشور را با خطرات جدی مواجه می کند. این که افغانستان چهارمین کشور فاسد جهان شناخته می شود، خود بزرگ ترین تهدید برای دموکراسی است. بی پاسخ ماندن پرسش هایی چون چه کسی عامل این همه فساد است؟ و چرا دولت در برابر این همه برای مردم پاسخ گو نیست؟ خود عامل قوی شکننده شدن دموکراسی می شود. مردم انتظار دارند که سرمایه در نظام دموکراسی به صورت مؤثرتری به کار گرفته شود و اگر چنین نشود، بدون شک دموکراسی برای شان فقط یک شعار جلوه خواهد کرد و نسبت به از دست دادن آن بی تفاوت خواهند شد. این بی تفاوتی در برابر دموکراسی، آغاز مرگ و بن بست دموکراسی خواهد بود. افغانستان از لحاظ ضعف اقتصادی و فساد گسترده می تواند با شکننده گی دموکراسی مواجه باشد.

توسعه یافته گی سیاسی یکی از مهم ترین بحث ها برای بقای دموکراسی است. هنوز هم تبعیض های مختلف اجتماعی در کشور حاکم است. تبعیض های جنسیتی و قومی بخش بزرگ نگاه ها را شکل می دهد. سیاست گران کشور از این درَک سیاست می کنند و شهروندان هم به سبب سطح آگاهی سیاسی پایین، به حیث ابزار در اختیار سیاست گران قومی قرار می گیرند. این نوع رویکرد سیاسی می تواند برای دموکراسی تباه کننده باشد. دموکراسی هایی که نتوانند فرصتی برابر برای همه ی شهروندان بر پایه ی قانون ایجاد کنند، خود عامل ناامیدی می شوند. ارزش های مدرن با فرهنگ سیاسی سنتی قابل مدیریت نیستند، نیاز است تا سیاست گران رسوبات فکری برخاسته از فرهنگ سیاسی سنتی خویش را با فرهنگ سیاسی مدرن و دموکراتیک تعویض کنند تا دموکراسی به صورت عملی و مؤفقانه در کشور شکل بگیرد. در این مورد، آگاهی شهروندان از فرهنگ سیاسی مدرن از مواردی است که دولت باید با عملکرد دموکراتیک خویش آن را به گونه ی عملی برای شهروندان مفید جلوه دهد.

سیاست گرانی که نگاه ایدیولوژیک به سیاست دارند می توانند نقشی جدی در تخریب دموکراسی داشته باشند. موجودیت این سیاست گران باعث می شود تا ارزش های دموکراسی به صورت آن چنانی که باید، تحقق نپذیرد. این طیف از سیاست گران به آزادی های بشری به صورت یک تابو نگاه می کنند و آزادی را بزرگترین خطر برای روند سیاسی شان در جامعه می دانند، این موضوع در بسیاری از شرایط باعث می شود تا دموکرات ترین شخصیت های سیاسی را به محافظه کارترین شخصیت ها بدل کنند. این ها دگماتیست ترین سیاست گران ایدیولوژیک اند که نگاه خصمانه ای نسبت به دموکراسی و ارزش های مدرن دارند و باعث تحکیم بنیادهای محافظه کاری در جامعه می شوند. آزادی جزئی از سرشت دموکراسی است و دموکراسی ای که آزادی آن گرفته شود، به دیکتاتوری بدل می شود. خصومت با آزادی می تواند تهدیدی برای دموکراسی باشد.

مدیریت قدرت سیاسی در یک نظام دموکراتیک به کلی متضاد با مصلحت گرایی سیاسی است. مهم ترین اصل دموکراسی حاکمیت مبتنی بر قوانین است که راه را برای مصلحت گرایی می بندد. اگر قوانین در برابر همه یکسان عملی نشود و مصلحت ها جاگزین قوانین شوند، در این صورت ما به نوعی از تفاوت گذاری می رسیم که برای آینده ی اعتماد ملی صدمه وارد می کند. در این صورت، افرادی که مورد تفاوت گذاری قرار گرفته اند، خود احساس بیگانه گی و سرخورده گی خواهند کرد و روزنه ی رسیدن به حق شهروندی شان را در سایه ی دموکراسی به بن بست رسیده خواهند یافت، این خود سبب شکننده گی دموکراسی می شود.

با در نظر داشت معیارهای فوق و بسیاری موارد علمی دیگری که نمی شود با جزئیات روی هر کدام آن ها در این جا بحث کرد، دموکراسی در افغانستان در مقایسه با دموکراسی های با ثبات کشورهای توسعه یافته، حامل شکننده گی جدی است. این شکننده گی دموکراسی افغانستان با اراده ی رهبران سیاسی و عملکردهای دموکراتیک حاکمیت سیاسی رفع شدنی است. برای این که دموکراسی را به یک باور سیاسی عمومی بدل کنیم، نیاز داریم تا نهادهای دموکراتیک را تقویه و تعهد خود نسبت به ارزش های دموکراتیک را مستحکم تر بسازیم. در این صورت می توانیم از دموکراسی شکننده و بی ثبات به دموکراسی باثبات گذار کنیم.

اصـــــــــــــــــــولیــــــــت ...
ما را در سایت اصـــــــــــــــــــولیــــــــت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5osolyat9 بازدید : 226 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1397 ساعت: 3:30