م.ی هادی

اژدها را اگر در خانه اش ببندند

همه مصئون خواهند بود

رقابت های میان حزبیدو حزبسیاسیمطرح در ایالت متحده امریکابعد از تبلیغاتمتقابل و افشای یک سلسله رفتار های سیاسیوبر ملا ساختنضعف شخصیتیوپیش بینی های کاری رقبای انتخاباتی، نامزدانمشخص این دو حزب را برای احراز مقام ریاست جمهوریمعرفی نمود . دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه وخانم هیلاری کلنتوننامزد حزب دیموکراتایالت متحده امریکادو رقیبی کهبا اتهام وافشاگری علیه همدیگرکار زار انتخاباتیرا داغترساخته میروند .

در ایالت متحده امریکا برای اولین بار شعار های انتخاباتیافکار و ذهنیت مردم رابه بی عدالتیها، استبداد حاکمان،تعصبات فرهنگی،فساد، شیوع جنایت، از هم پاشیدن خانواده،افشای دست درازیسیاست های متدوامدولت های پیشین و حاضرایالت متحده امریکا به حقوق مردمان سرزمین ها وکشور های جهاناز جانب خود سیاسیون ومدعیان احراز حاکمیت دولتی معطوف میسازد.

در تحلیل و بررسی هایجریان انتخاباتی حاضر برای اولین بار از ترمسیاسی چپ گرائیواز خطفکری چپگرایانه در درون حزب دیموکرات به عنوان حزب مطرحکه چرخ سیاست ایالت متحده امریکا را سالهاست به پیش میراند سخن زده میشود.

برای اولین بار در دوران انتخابات ایالت متحده امریکاارائهسیاست هایرقبای انتخاباتیچند دستگی این دو حزب همیشه حاکم در ایالت متحده را به بحث کشیده است.

با وجودی که بحثتقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایالت متحده امریکا حرف تازه ای نیست اما با این هم اولین بار یک رقیب انتخاباتیرویکرد تقلب را پیش از پیش به نفع نامزدرقیب خود مطرح میکند ونظام انتخاباتیحاکم را زیر سوال میبرد.

برای اولین بار در تاریخ مبارزات انتخاباتیاین دو حزب مطرحبرنده نتائیج انتخابات با نافرمانی های مدنیبا اتکابه مردم از یک جانب و کودتای نظامی از جانب دیگر بطور بی سابقهبه تحلیل گرفته میشود.

برای اولین بار برخورد جانبدرانه هر دو حزب مطرح سیاسی نسبت به کاندیداندر حالیست که در شعار هایسیاسیپیشوایان قدرت تاثیر پزیری آگاهی مردماحساس میشود.

این آگاهی تغیر و تحولدر افکار و ذهنیتجامعهبطور واضحخواست یکرویکردنوسیاسی است.در حالیکه نامزدان انتخاباتیدر مجموع بازنده ها و برنده از حیثاندیشه و سیاستخاستگاه روشندارند، و بصورت واضح ایالت متحده امریکا در موقعیت سیستمفرا سرمایه داریبا مشخصات امپریالستیدر راس نظام های سرمایه داری جهان، با ادعایتک حکومتی خودبی گمان که انتخابیجزمهره های سیاسیوفکر ی همگرای خود را ندارد ولذادر برابر هر پدیدهمتحولحتی بر خاسته از اساس خود هم، واکنش نشان میدهد، واین واکنش ها امروز در برابر کاندید مطرح حزب جمهوری خواهان بخوبی محسوسمیشود.

دونالد ترامپ ملیاردر امریکائیکهدر واقع مقام وموقفاقتصادی او خلقت خود نظام است امامی بینیم که شعار نوودگر پردازی سیاسی او بهطبع حاکمان دایمینظام خوشنمیخورد.بدخوئیمیراث خوارانقدرت امریکا نه آنست که آنها با فطرت ستم گری سرمایه مخالف اند بلکه اینست که نظام گران سیستمدر مرحله تصاحب بیشتر منافع وانحصار منافع با اساس ماهیت امپریالیستی باید همدیگر را از میدان منافع خارجبسازند.

بحث اصلیاینست کهدر پروسهانتخاباتایالت متحده امریکاانتخاب مردمیک بدیلداشت و دارد که شعار نو و طرح نو پالیسی است. برای همین بودکه در میدان رقابت هایانتخاباتیآقای برنی سندروز و دونالد ترامپپیشتازرقابت های درون حزبی شدند. در اینجا ایدالوگ های نظامدو انتخاب داشتند. یکیآقای برنی سندروزودیگرآن آقای دونالد ترامپبود. آقای دونالد ترامپ یک شخص ملیاردربه عنوان خلقت خوب نظام، نسبتبه آقای سندروز که از او به عنوان شخصیتچپگرا تعریف گردید بی خطر تر به نظامتشخیص داده شدولذاجانبداری هایدرون حزبی خطر اول را باید رفع میکرد. چرا که خطر اول در مرحله بعدیمیتوانست قوی تر و قدرتمند تر گردد . مرحله بعدی یعنی زمانیکه برنی سندروزدر برابردونالد ترامپدر رقابت های انتخاباتیقرار میگرفتوبا شعار دیگر بینی که او را همراهی میکرد بسیار محتمل بود که برنده انتخابات باشد. موضوع را ایدالوگ هاینظامجدی گرفتند وپیش از آن که کار به تقلبات و مشکلاتالکتور ها برسد سندروز را به حیث خطر اول از رقابت بیرون ساختند.هر چندتبصره ها و تحلیل هانسبت به برنی سندروز در جامعه سیاسی تا جائی گویش بد بینانهداشتهکه ایندید ونظرمنحصر بهشخصیتسندروز مسالهء جدا از خواست هایست که مردم به آن رای دادند.رای برایشعار نو، طرح نو پالیسی نوهمان پرداخت های اند کهآقای دونالد ترامپراهم همراهی میکند .خلاصه ای همه شعار های آقای دونالد ترامپاینست که ایالت متحده امریکا بیشتر از این که برای دیگرانتقدیر بنویسد باید برای خود تعینسرنوشت نماید. این یک گپ نو وطرح نو است که مردم میخواهند ونه تنها که مردم ایالت متحده امریکا بلکه مردم جهان میخواهند تا حکم سرنوشت شان را دیگران ننویسند.

این شعاردر واقعیتهایموجودافزار و اسباب دخالتتجاوز بخوبی محسوس ومشهود است. به اساس گزارشات رسمیایالت متحده امریکادر 132 کشورحضور نظامی دارد. یک ملیونهشتصد هزار نفر نیروی نظامی473 هزار کارکن اداری در بخش های نظامیو 230 هزارکارکن اجیر خارجیتحتامر وزارت دفاع کشور در پروژه هایهشتصدپایگاهنظامی زمینیآبی ،هوائیواستخباراتی فعالیتمیکنند. این حضور نظامی با اعمال اشغالگری، صدور جنگ، حکم کودتا هایرنگین، دیسانت رهبرانپراشوتیمنافع تیکه داران قدرت ایالت متحده امریکا را در بیرون مرز های آنتامین میکنند. مزید به آن فعالیت نظامیپیمان اتلانتیک شمالیفرهنگی ناتوئی را برایتسلط و هژمونی در اسیائی مرکزی جنوب اسیا و شرق میانه توسعه میبخشد. حالا آقای دونالد ترامپ به اساس منطق خودش این واقعیت ها را به نفع ایالت متحده نمی پندارد اینجاست که مهندسین سیاست های کهنهبه مخالفت برمیخیزند و آقایترامپ را چون میخائیل گرباچف اتحاد شوروی وقت، پروردهروسیهقلمداد میکنند. واما حقیقت اینست که اژدها را اگر در خانه اش ببندند همه مصئون خواهند بود...

م ی هادی