محمد یعقوب ( هادی)

ساخت وبلاگ

"سیاف" و "سیافیان" وقصه سازیهای شیادی آنها

محمد یعقوب ( هادی)

در واژه نامه های فارسی "سیاف" به معنای قاتل، جلاد، خونریز، ومعانی مترادف به آن قید شده که یکی هم شمشیر زن به تعبیر همان جلاد فرمانبر است. این صفت را هویت همان آدم افسانه ساز پر تزویر وریا، با عبا وقبای دینی بنام عبدالرب رسول به خود اختصاص داده است. کسی که سر بریدنها ، تیل داغ، کردنها، سلیب کشیدنها، واسکت بریدنها، پستان بریدنها، واقعیت کار نامه های شتاب پر آشوب در میانی گروه همجنسان ، بسوی غنیمت های نتیجه جنایات پیشه گی آنان بنام جهاد ، دوره سیاه تاریخ افغانستان رقم زده است. همین نام با مسمی و همین هویت بر ملا ، باز هم راه گم کرده گان چند را با غریو ناله تکبیر به شمشیر زنی فرا خواند ، و باز هم با بی حیائی وسیه روئی بر خلاف صنعت پروردگار هستی افسانه سازی کرد.

در عصری که انسان باور ها وعقاید انسانی را با معیار های سازندگی وبار وری حیات انسانی تعبیر و تفسیر میکند این آدم و آدمهای همسوی او، هنوز در دوکان دین قشلاقیمصروف بازار سازی برای بقای خود وهم جنسان خود با طبیعت شریر و فتنه آفرین خودشان فریب و ریا ، عرضهء مخیله شیطانی شان است.

اذان باید کرد که متاع دوکان های دین فروشی در همه جا یک کیفیت دارد. دوکانداران دین فروشی همه هنر آموزه های خدعه ،دروغ ، فریب و ریا اند.

زیباساز

و اما در اینجا درسر زمین ما این متاع و عرضه دوکان های دین فروشی بسیار ارزان وفراوان است. با نعره تکبیر میکشند و با نعره تکبیر میمیرند. چه بازار پر رونقی که قاتل ومقتول، ظالم ومظلوم وابستگی مشترک شان را همین نعره تکبیر الله و اکبر همسان اعلان میدارند. سیاف که میگوید آنان با نعره تکبیر الله واکبر، کشتند ، بستند، ویرا ن کردند، شکستند، انفجار دادند ، سوختاندند وهر آن جنایتی که میتوانستند بسر برسانند انجام دادند. اکنون طا لب و داعش هم با همین تکبیر الله واکبر میراث خوار و ادامه دهنده رسم وآئین همان آموزه های جنایت پیشه گی اند. سیاف دروغ میگوید هزار بار وبا ایقان کامل دروغ میگوید که به خاطر مصلحت "ملک" نمی جنبد. این همان مصلحتی است که روزگار ی فتوا داده بود تا یک متر خاک این مُللک براداشته شود .آن روزگار زمانی بود که باداران او در بدل هر قدم جنایت این گروه برگ سبز (دالر) فرش راه این جنایتکاران میکردند، مصلحتی که او از آن سخن میگوید مصلحت ملک نی، بلکه مصلحت چشم وابروی وابستگان خارجی اوست که از اینها تصاویر بزرگ وکوچک میسازند. قسم است که اگر این فریبکار و آدم های هموند او بدانند کاری را برای تصاحب بیشتر قدرت وثروت میتوانند انجام بدهند اگر یک ثانیه هم معطل بمانند .

جمع شد مجلس "سیافیان" به خاطر روزی بنام هشت جوزا قصه ها و افسانه های دروغ وفریب فراوان داشت که دلالت به بی شعوری آنان میکند . سیاف با شاهد کشیدن آدم های که در این دنیا نیستند عجب قصه های برای تسخیر احساسات آدم ها را به زبان آورد. او گفت در زندان پلچرخی وقتی زندان بانان برای کشتار میامدند آنانی را که برای کشتن میبردند هیچ دلهره مرگ وسواس مردن نداشتند تا رفتار تزرع آمیزی از خود نشان بدهند. اول این که از حیث روانی انسان وقتی در پیش رو فقط مرگ را می بیند و میداند که هیچ تزرعی باعث نجات او نمیشود روح تزرع پیش از مردن خود بخود میمیرد فقط وفقط لحظه شماری ها برای جان به حق دادن تمام حواس انسان را احاطه میکند. این حالت نه انگیزه جبن ونه انگیزه شهامت هردو نیست، بلکه انگیزه آمادگی برای مردن است.

منظور از بازگوئی قصه سازی "سیاف" (شمشیر زن) این نیست که قلب انسان با وجدان از مرگ انسانهای نامراد به زندگی داغدار ونا شاد نیست ،همه آنانی که بدست قصابان وجلادان آدمش باند حفیظ الله امین وهمه باند های آدمکش حیات شان از دست رفت و خانواده ها و عزیزان و هم میهنان شان به غم وماتم نشستند جای شان بهشت برین وروح شان شاد باشد، اما مساله اینجاست که این افسانه ساز تاریخ جنایت و سیاه روزی کشور ما برای زاد خود قربانی های آینده را با این چنین دروغ بافی ها آماده میسازد و آتش شرارت را برای حکمرانی نسل جنس خودش زیر خاکستر میسازد تا در روزگار پسین با پف و چف آنان تازه گردد. سیاف برای بزرگ نمائی خودش "صمد حامد" صدر اعظم دوران شاه محمد ظاهر را شاهد معتبر این قصه میسازد ، حالا " صمد حامد" قادر نیست که بگوید ای "سیاف" من با تو هیچگاه کدام راز محرمانه ای نداشته ام ، بد بخت! چرا دروغ میگوئی که این قصه خود ساخته تو از زندان پلچرخی را من گفته ام؟ همینگونه دراین قصه بافی وقصه سازی سربازان گمنامی را شاهد میاورد که حالا آن خدمتگذاران مکلف از کجا بدانند قصه گوی این "شمشیر زن" شک آور چه کسی بوده میتواند . قصه افسونگرانه دیگر او ( شهادت محبوسین در درون "موتریست" که آنها در هنگام انتقال از طرف محافظین زندان تیر باران شدند وبه قسمی که در داخل موتر "کوفته" جور شده بودندوآن "موتر" روز ها وماه ها در همان جا بود و صدای الله واکبر از درون آن جاری بود و سربازان وافسران محافظ را ازار میداد تا این که آن موتر را بردند و در جائی دفن کردند.) به گفته (سیاف) این قصه مقارن به زمانی است که پرچمی ها هم زندانی استند . یعنی دوران حفیظ الله امین از جنس " سیافیان" که از روی اتفاق هم کوچه (سیاف) نیز بود. اصل مساله اینست که او در این افسانه سازی بر خلاف سنت الهی سخن میگوید. سنت الهی همان قوانین است که خداوند در طبیعت کائینات نهاده است. واقعیت وحقیقت سرشت طبیعت وبزرگتر از آن کائینات اینست که رخداد های تغیر وتبدیل غیر قابل پیش بینی به اساس علل نهفته در حول وماحول آن رخ میدهد که به هیچ صورت در اشیای دست ساز انسان بصورتطبیعی این تغیرات واقع نمیشود بازیگران "سیافی" این قانونمندی را که خدا بر طبیعت کائینات گذاشته در مورد اشیا واسباب انسان ساز بکار میبرد. همین که میگوید "از آهنپاره های موتر صدای الله اکبر شنیده میشد" مقصد او اینست که گویا تمثیل روحانیت دینی نماید چون درغگو عیب خود را خود باز گو میکند او در مقام شیخ الحدیث بر خلاف حکم خدا سخن میگوید. (هرگز برای سنت الهی تغیر و تبدیلی نخواهی یافت)

چندی پیش تصویر ویدیوئی یک مسجد در یکی از شهر های انگلستان در مطبوعات وشبکه های اجتماعی نشر شد که گفته میشود سالها دروازه آن قفل است. اما در این تصویر ویدیوئی صدای الله اکبر نیز انعکاس داده میشود که گویا این صدا بدون هیچ عللی از درون مسجد بیرون میاید. این نمایش بی اساس که بزرگی وتوانائی پروردگار تمام هستی را در یک گوشه ای شهری از شهر های انگلستان محبوس ومحدود میسازد کار ایمان به خدا نیست بلکه کار ایمان به شیطان درون کسانیست که برای مقاصد خاصی از دین باوری سوء استفاده میکنند. این گفتار ها و رفتار های "سیاف" مآبانه و "سیافی" حتی شعبده بازی نیست چرا که شعبده بازی هم به اساس یک علل واقعی میشود، بلکه اینها شیادانی اند که دین را به تمسخر میگیرند. تمام کتب بزرگ وصحیفه های هدایت دهنده، تمام فرستاده های پیام آور پروردگار هستی را به ارزش یک قصه خود ساز خود شان برای فریب و بازی دادن بندگان خدا به آنان عرضه میکنند از این کرده شیادی بزرگ میتواند باشد؟ هرگز نه .

م ی هادی

اصـــــــــــــــــــولیــــــــت ...
ما را در سایت اصـــــــــــــــــــولیــــــــت دنبال می کنید

برچسب : محمد هادی یعقوبی, نویسنده : 5osolyat9 بازدید : 268 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 7:51