فردوس

ساخت وبلاگ

Atilde;™Acirc;…Atilde;˜Acirc;plusmn;Atilde;˜Acirc;macr;Atilde;™Acirc;… Atilde;˜Acirc;sect;Atilde;™Acirc;Atilde;˜Acirc;ordm;Atilde;˜Acirc;sect;Atilde;™Acirc;†Atilde;˜Acirc;sup3;Atilde;˜Acirc;ordf;Atilde;˜Acirc;sect;Atilde;™Acirc;† Atilde;˜Acirc;micro;Atilde;™Acirc;„Atilde;˜Acirc;shy; Atilde;™Acirc;…Atilde;›Acirc;Œ Atilde;˜Acirc;reg;Atilde;™Acirc;ˆAtilde;˜Acirc;sect;Atilde;™Acirc;‡Atilde;™Acirc;†Atilde;˜Acirc;macr; Atilde;™Acirc;†Atilde;™Acirc;‡ Atilde;˜Acirc;not;Atilde;™Acirc;†Atilde;šAcirc;macr;

اگر دوستم به سرنوشت

بی نظیر بوتو دچار شود؟

برگشت جنرال دوستم به کابل تا حد زیادی به برگشت بی نظیر بوتو به پاکستان در سال ۲۰۰۷ شبیه است. بی نظیر بوتو، نخست وزیر پیشین و رهبر حزب مردم پاکستان در سال ۱۹۹۹ کشورش را ترک کرد. او در پاکستان پرونده داشت. دو دوره ی حکومت او در تنش و جنجال با نظامی ها سپری شد. پولیس پاکستان یک برادر او را به قتل رساند. یک برادر دیگرش هم کشته شد. پدر او را هم ارتش پاکستان در سال ۱۹۷۸ اعدام کرده بود. بی نظیر بوتو از ترس این که مورد تعقیب عدلی قرار نگیرد، پاکستان را ترک کرد و مقیم لندن شد. بوتو هم مثل جنرال دوستم پایگاه نیرومند قومی داشت.

حزب مردم پاکستان از ایالت سند آن کشور نمایندگی می کند. به همین دلیل است که به محاکمه کشاندن رهبران این حزب و منزوی سازی آن برای ارتش و دستگاه قضایی پاکستان کم هزینه نبوده است. ارتش پدر بی نظیر بوتو را کشته بود، اما جنرال های وارث ضیاالحق نتوانستند از نخست وزیر شدن <<دختر شرق>>، در سال ۱۹۸۹جلوگیری کنند. ذوالفقار علی بوتو، پدر بی نظیر بوتو هم اولین نخست وزیر منتخب پاکستان بود.

جنرال مشرف حاکم نظامی پاکستان در سال ۲۰۰۷ وقتی دید که قدرتش رو به زوال است، به وساطت برخی از کشورها از برگشت بی نظیر بوتو به پاکستان حمایت کرد. قرار بود بین بوتو و مشرف یک معامله ی تقسیم قدرت هم صورت بگیرد. مشرف پیش از برگشت بی نظیر بوتو به پاکستان در سال ۲۰۰۷ کاری کرد که این بانوی سیاستمدار در برگشت به پاکستان مورد تعقیب عدلی قرار نگیرد، ولی به رغم این وساطت ها، معامله ها و نیازی که دو طرف به همدیگر داشتند، ائتلاف مشرف و بوتو جوش نخورد. دو طرف سخت به همدیگر بی اعتماد بودند. مشرف فکر می کرد که بوتو در دست نیروهایی است که می خواهند ارتش پاکستان را تضعیف کنند. بوتو هم مشرف را نماد ائتلاف نامقدس ملاها وجنرال ها برای به حاشیه راندن احزاب سیاسی سکولار پاکستان می دانست.

روزی که هواپیمای بوتو در سال ۲۰۰۷ در فرودگاه کراچی به زمین نشست، جمعیت بزرگی از هواداران سندی اش در بیرون فرودگاه صف کشیده بودند تا از بانوی سیاستمداری که خودش را وارث سلطان راضیه و نورجهان بیگم/ مهرالنسا می دانست، استقبال کنند. اما در میان جمعیتی که به استقبال بوتو آمده بودند، چند تروریست انتحاری خودشان را منفجر کردند و شمار زیادی از هواداران بوتو را کشتند. در آن زمان گفته می شد که هدف اصلی انتحاری ها قتل بی نظیر بوتو بود.

Atilde;˜Acirc;sup2;Atilde;›Acirc;ŒAtilde;˜Acirc;uml;Atilde;˜Acirc;sect;Atilde;˜Acirc;sup3;Atilde;˜Acirc;sect;Atilde;˜Acirc;sup2;

تروریست های اسلام گرای <<تحریک طالبان پاکستان>> دلایل زیادی برای کشتن بیlrm; نظیر بوتو داشتند. در این هیچ تردیدی نیست که حکومت بی نظیر بوتو از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ در حمایت از ظهور جنبش طالبان در افغانستان نقش داشت ، اما او اولین نخست وزیر زن در یک کشور مسلمان نشین بود. او در نوشته ها و سخنرانی هایش از سکولاریزم دفاع می کرد. او به صراحت از توان مندسازی زنان پاکستان می گفت و علیه اسلام گرایی حرف می زد. طالبان پاکستانی بی نظیر بوتو را پیش قراول تهاجم فرهنگی غرب به پاکستان می دانستند. جنرال های ارتش هم فکر می کردند که او ضد نظامیان است و برآنان تحمیل شده است.

به نظر می آید که برگشت دوستم هم چنین داستانی دارد. جنرال دوستم در دستگاه قضایی افغانستان پرونده داشت. تظاهرات هواداران او در شمال، موقف رییس lrm;جمهور غنی را تضعیف کرد. غنی هم ناگزیر شد که به وساطت برخی از نیروهای داخلی و خارجی به برگشت دوستم رضایت دهد. به نظر می رسد که دوستم هم مثل بی نظیر بوتو برای معافیت از تعقیب عدلی اطمینان حاصل کرده است. حوزه ی نفوذ دوستم هم شبیه پایگاه مردمی حزب مردم پاکستان ، قومی و یکدست است. دوستم در نقش یک کاریزمای قومی عمل می کند. او را بانک رای لقب داده اند. رای یکدست او می تواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را در هر شرایطی تعیین کند. گروه های تروریستی اسلام گرا چند انتحاری را به استقبال دوستم فرستادند، همان طوری که به استقبال بی نظیر فرستاده بودند. گروه های جهادیست اسلام گرا دشمنان سرسخت دوستم هستند. این گروه ها از جمله طالبان، دوستم را مسئول قتل هزاران جنگجوی شان می دانند. حادثه ی قلعه ی جنگی در سال ۲۰۰۱ و رویداد دشت لیلی در دهه ی نود، سبب شد که هزاران جنگجوی طالب جان شان را از دست بدهند. در میان آنان جنگجویان گروه القاعده و اسلام گرایان آسیای میانه ای هم بودند. مخالفان اسلام گرای دولت اوزبیکستان در تبلیغات خود، دوستم را متحد این دولت و قاتل جنگجویان گروه های جهادیست معرفی می کنند. اما دوستم خودش را وارث بابر و محمد شیبانی، پادشاهان قرن ۱۶ کابل و فرارود می داند. بگذریم از این که جنرال دوستم هم بین سال های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ متهم به همکاری با گروه طالبان بود.

امروز هم به رغم وساطت ها و لحن نرمی که دوستم و ارگ در مقابل همدیگر اختیار کرده اند، هیچ نوع اعتمادی بین رییس جمهور غنی و معاون اول ریاست جمهوری وجود ندارد. رییس جمهور غنی و جنرال دوستم هیچ وجه مشترکی ندارند. اشرف غنی پیش انتخابات سال ۲۰۱۴ در نوشته هایش دوستم را متهم به ارتکاب جرایم جنگی می کرد. همسویی دوستم و غنی در انتخابات سال ۲۰۱۴ هم نه ایدیولوژیک بود و نه استراتژیک. دوستم برای اشرف غنی یک ضرورت انتخاباتی بود و فراتر از آن اهمیت سیاسی نداشت. به همین دلیل بود که دوستم و غنی پس از به جا آوردن مراسم تحلیف حکومت وحدت ملی با هم در افتادند. اشرف غنی هم آهسته و پیوسته دوستم را منزوی کرد. پرونده ی ایشچی هم ابزاری شد برای انزوای بیشتر معاون اول.

امروز هم ناگزیری های سیاسی اشرف غنی و دوستم را در کنار هم قرارداده است. روشن نیست که در انتخابات آینده باز هم دو طرف به همدیگر اعتماد می کنند یا نه. جنرال دوستم با آن که سخنان بسیار تندی در برابر ارگ نگفت، اما خودش را عضو ائتلاف نجات خواند و شماری از سیاستمداران مخالف ارگ از جمله عطامحمد نور و محمد محقق را ستایش کرد.

اختلاف ارگ و دوستم روی موضوع قیصاری هنوز هم پابرجا است. بازداشت نظام الدین قیصاری و انتقال او از فاریاب به کابل بود که خشم هواداران دوستم و شبکه ی سیاسی او را در فاریاب و جوزجان برانگیخت. اگر قیصاری در بازداشت بماند، روابط اشرف غنی و دوستم عادی نمی شود و معاون اول ریاست جمهوری نمی تواند به راحتی به تحکیم نفوذ و جایگاهش در درون حکومت بپردازد. نکته ی دیگری که حالا ثابت شده است، این است که جنرال دوستم قادر به راه اندازی یک جنبش توده ای در مناطق اوزبیک نشین است. دوستم در آینده می تواند از این ابزار، در چانه زنی های سیاسی استفاده کند. اما اگر اختلاف های دوستم و اشرف غنی به جای خود باقی بماند، بی اعتمادی میان دو طرف بیشتر می شود و اشرف غنی بیشتر از امروز در حوزه ی نفوذ جنرال دوستم منزوی می گردد. در چنین وضعیتی اگر اتفاقی برای دوستم بیفتد یا به جان او حمله ی تروریستی شود، حوزه ی نفوذ دوستم انگشت اتهام را به سوی اشرف غنی بلند می کند. بی نظیر بوتو در دسمبر سال ۲۰۰۷ دقیق سه ماه پس از برگشتش به پاکستان در یک حمله ی تروریستی در لیاقت باغ راولپندی جانش را از دست داد. در آن زمان طالبان پاکستانی مسئولیت این ترور را به عهده نگرفتند، سندی ها به خیابان ها ریختند و مشرف را به سازمان دهی این ترور متهم کردند. آن رویداد ها سبب شد که مشرف برای ابد به انزوای سیاسی برود و تمام تلاش هایش برای برگشت به صحنه ی سیاسی پاکستان ناکام بماند. بد نیست که از رویداد های کشورهای چهارطرف ما درس بگیریم.

اصـــــــــــــــــــولیــــــــت ...
ما را در سایت اصـــــــــــــــــــولیــــــــت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5osolyat9 بازدید : 235 تاريخ : يکشنبه 28 مرداد 1397 ساعت: 20:59